در ادامه، گفتوگوی هنرآنلاین با علی انصاریان را بخوانید و با دغدغههای مدیران و فعالان صنعت پوشاک کشور بیش از پیش آشنا شوید:
آقای انصاریان لطفاً در شروع گفتوگو خودتان را برای مخاطبان هنرآنلاین معرفی کنید.
من دانشآموخته گرایش روابط عمومی در رشته علوم ارتباطات اجتماعی هستم. پدرم از سال 59 وارد حوزه تکفروشی پوشاک شد و من از یک زمان با ایشان همکاری کردم و الآن به طور خانوادگی در زمینه تکفروشی و عمدهفروشی فعالیت داریم. در حال حاضر عضو هیئت مدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران هستم و یک مدت هم با انجمن صنایع پوشاک ایران به عنوان دبیر کمیته البسه کودک و نوجوان این انجمن همکاری میکردم که الآن فعالیتم در انجمن صنایع پوشاک کمرنگتر شده است. در یک مقطعی در حال تأسیس یک شرکت سهامی خاص به منظور ساماندهی به بحث خردهفروشی و صادرات پوشاک بودیم و همچنان هم جزو سهامداران آن شرکت هستم.
به عنوان یکی از فعالان عرصه تولید لباس بچگانه، بازار حاکم بر لباس بچگانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
رسته لباس بچگانه آسیبپذیرترین و مظلومترین رسته بین لباسهای مردانه و زنانه است چون تولید لباس بچگانه کار آسانی نیست و حجم واردات قانونی و غیر قانونی در رسته بچگانه بیشتر است. در عرصه برندهای خارجی و به ویژه برندهای ترک رقابت شدیدی وجود دارد و همین موضوع، فضا را برای رسته لباس بچگانه سخت کرده است. کسانی که قبلاً از مجموعه مجموعه ما خرید میکردند، الآن ترجیح میدهند خریدهایشان را از استانبول انجام بدهند. در رسته زنانه و مردانه، ارتباط شرکتی و دولتی با سازمانهای مختلف باعث شده که شرکتهای فعال در حوزه لباسهای زنانه و مردانه یک مقدار فعالتر باشند. شاید تعداد برندهای خوب فعال بچگانه به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد.
زمانی دبیر کمیته البسه کودک و نوجوان انجمن صنایع و پوشاک ایران بودهاید. در آن دوره چه برنامههایی را در دستور کار قرار دادید تا حدی از مشکلات حاکم بر رسته بچگانه کاسته شود؟
در انجمن یک تلاش جدی صورت گرفت که رسته لباسها مشخص شود که در نهایت رسته لباسهای بچگانه، مردانه، زنانه و لباس کار عنوان شد. البته در این بین رسته لباس کار خیلی فعال نبود و لباسهای بچگانه، مردانه و زنانه سه رسته اصلی انجمن صنایع و پوشاک ایران بدوند. تلاش اصلی ما در انجمن این بود که بتوانیم نظرات تولیدکنندهها را جمعبندی کنیم و به هیئت مدیره اعلام نماییم تا هیئت مدیره این نظرات را در تصمیمگیریهایش اعمال کند. ما یک دستورالعمل مبارزه با قاچاق کالا داریم که دو تشکل اصلی در آن فعال هستند. یکی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران است و دیگری انجمن صنایع پوشاک ایران. ارتباطمان با این دو تشکل را پیش میبریم تا ببینیم در مبارزه با قاچاق کالا به چه نتایجی دست خواهیم یافت. مبارزه با قاچاق کالا و واردات خیلی جدی است که توفیقاتی در این زمینه داشتهایم ولی رسیدن به موفقیت صد درصد کار سادهای نیست و باید تلاشهای بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
سال گذشته از تأسیس یک شرکت برای ساماندهی بحث خردهفروشی و صادرات پوشاک خبر دادید. در حال حاضر این شرکت در چه وضعیتی قرار دارد؟
این شرکت سال گذشته با نام "پرنیان ایرانیان" تأسیس شد که من به همراه مجموعهای از دوستان به عنوان هیئت مؤسس در تشکیل آن حاضر بودیم و حتی هیئت مدیره شرکت هم تشکیل شد و آقای مجید افتخاری به عنوان رییس هیئت مدیره این شرکت مطرح شدند. بقیه دوستان فعال در این مجموعه هم آدمهای توانمندی هستند و از آنجایی که یکی از مشکلات ما بحث توزیع و تکفروشی است، احتمالاً این شرکت یکی از امیدهای همکاران ما برای آینده باشد. اما من به خودم و فعالان صنعت مد و لباس انتقاد دارم. معتقدم که ما چابکی لازم را نداریم. من زمانی در صنعت IT فعال بودم و میدانم که صنعت IT به نسبت صنعت پوشاک خیلی چابکتر است. الآن یک کندی و رخوت بر صنعت پوشاک حاکم شده که البته رکورد و شرایط اقتصادی هم در این موضوع دخیل بوده است. ضمن اینکه خیلی وقتها در صنعت پوشاک یک سری نهادهای مزاحمی باعث انتقال دلسردی به فعالان این حوزه میشوند و انرژی من و همکارانم را میگیرند و ما هم این دلسردی را به مدیران دولتی و عمومی منتقل میکنیم. این روند خوبی نیست که دارد اتفاق میافتد چون ما فقط در صورتی که با همدیگر همکاری و همدلی داشته باشیم میتوانیم به موفقیت برسیم. به نظرم تنها راه نجات صنعت پوشاک ایران، فعالیتهای تشکلی و گروهی است. بعضی مواقع همکاران ما خیلی حوصله ندارند در جلسات انجمنها حضور پیدا کنند و میگویند از این جلسات آبی برایشان گرم نمیشود ولی این جلسات اولین جنبه مثبتی که برای صنعت پوشاک دارد این است که باعث میشود همه با هم به یک اتفاق واحد که همان نجات صنعت پوشاک است فکر کنند و یک همکاری و همدلی میان همه فعالان این حوزه شکل بگیرد.
توقع شما بیشتر از چه نهادهایی است که در پیشبرد اهداف شرکتی که به تازگی تأسیس کردهاید حمایتتان کنند تا به مقصد مد نظرتان نزدیکتر شوید؟
مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت یکی از نهادهایی است که نقشش در این حوزهها چندان جدی گرفته نمیشود. به نظرم این مجموعه میتواند کمک بیشتری به فعالان حوزه پوشاک انجام بدهد. یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که شرایط کسب و کار در ایران با همه جای دنیا متفاوت است. صنعت پوشاک در برابر صنایع دیگر از جمله صنعت پتروشیمی و نفت، مظلومترین صنعت است، در حالیکه در سبد خانوارها ابتدا خوراک وجود دارد و بعد پوشاک. نیاز جامعه به پوشاک یک نیاز مهم و انکار نشدنی است.
چقدر در جریان اصلاح تعرفههای گمرکی هستید و نظرتان در اینباره چیست؟
من تنها چیزی که در زمینه تعرفههای گمرکی در موردش اطلاع دارم، بحث تعرفه ترجیحی ایران با ترکیه است که به خاطر شرایط ارتباط و مسائل سیاسی و دیپلماتیک این دو کشور، روی 60 درصد تعریف شده است. از بقیه تعرفهها اطلاع کافی ندارم. ما در بحث مواد اولیه هم مشکل داریم. خیلی از موارد اولیهای که مورد استفاده برندهای ایرانی قرار میگیرد، مواد اولیه وارداتی است چون در داخل کشور اکسسوری با کیفیت تولید نمیشود. در کنار توجه به شرایط صنعت پوشاک، باید به صنعت نساجی هم توجه کرد چون هر دوی اینها با هم زنجیره تأمین را تشکیل میدهند و از هم جدا شدنی نیستند. افرادی که در هر دو این زمینهها فعالیت میکنند باید نگاه کارشناسی داشته باشند چون این کارها تخصصی است و دیگر آن دورهای که آدمهای بدون تخصص به این حوزهها ورود میکردند گذشته است. آدمهایی که وارد زنجیره تأمین میشوند باید حتماً یک نگاه مهندسی به موضوع صنعت مد و لباس داشته باشند و با اشراف کامل به این حوزه ورود کنند.
چرا برندهایی که سرمایه اقتصادی دارند به این فکر نمیافتند که در کنار بحث طراحی، تولید و توزیع، بحث ساخت و ترمیم اکسسوری را هم در دستور کار قرار بدهند تا بخش زیادی از سرمایه حوزه پوشاک به وارد کردن اکسسوری از کشورهای خارجی اختصاص پیدا نکند؟
به نظرم آنقدر ریزهکاریها، روزمرگیها و دغدغههای تولیدکنندگان حوزه پوشاک زیاد است که دیگر دل و دماغی برای آنها باقی نمیماند که بخواهند در کنار تولیدات اصلی خود، به تولید اکسسوری پوشاک هم ورود نمایند. در صنعت پوشاک تعداد افرادی که اهل علم، دانش و کارهای عملیاتی و اجرایی هستند چندان زیاد نیست. در صنعت پوشاک آدمهای توانمند زیادی حضور ندارند و تلاش به خصوصی هم صورت نگرفته که همچین آدمهایی تربیت شوند. یکی از مشکلات حوزه پوشاک، عدم توجه به صنعت IT است. بخش مهمی از مشکلات و فعالیتهای حوزه پوشاک را باید با استفاده از صنعت IT حل کرد و پیش برد. بقیه صنایع هم از صنعت IT استفاده میکنند و نتیجه میگیرند. آنها برنامهریزیهایشان را با استفاده از این صنعت انجام میدهند. من در یک سفر به شهر استانبول متوجه شدم که اتحادیه پوشاک ترکیه تا سال 2025 برنامهریزی کرده که چه میزان از صادرات داشته باشد. این نکته برای من خیلی جالب بود چون معمولاً برنامهریزیها در ایران شش ماهه یا یک ساله است و کسی به ده سال بعد فکر نمیکند. البته این انتقادی است که به مجموعه خود ما هم وارد است و آدم باید عیبهای خودش را هم بپذیرد. معتقدم که اگر برنامهریزی از یک مجموعه کوچک آغاز شود، بقیه هم این کار را یاد میگیرند ولی متأسفانه بحث اشتراک تجربه در صنعت پوشاک ایران وجود ندارند.
فکر میکنید تلاشهایی که در زمینه آموزش صنعت پوشاک صورت گرفته، چقدر مثمر ثمر واقع شده است؟
معتقدم که در زمینه آموزش بسیار ضعیف عمل کردهایم. گاهی اوقات اتفاقاتی در این زمینه رخ داده که باید حجم این اتفاقات بیشتر شود. چندی پیش در اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران یک دورههایی با همراهی مجموعه مد آرت فرانسه برگزار شد که خیلی لازم و به جا بود. یکی از نکات جالب این دورهها هم این بود که آقای بهرام شهریاری به عنوان نایب رییس اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران در این دورهها به عنوان کارآموز حضور یافته بودند. این اتفاق خیلی خوبی است که نشان میدهد باید در هر زمانی جسارت یادگیری را داشته باشیم. من چندی پیش در ترکیه با یک آکادمی مد مواجه شدم که برایم عجیب بود چون فکر نمیکردم در استانبول آکادمی مد وجود داشته باشد. در آن آکادمی تعدادی از مدرسین از شهر لندن آمده بودند و نیروهای آماده برای ورود به بازار کار را آموزش میدادند. در منطقه نیشان تاشی شهر استانبول یک ساختمان قدیمی را تبدیل به آکادمی مد و لباس کرده بودند که مطمئناً این آکادمی به پیشرفت صنعت مد و لباس در ترکیه کمک میکند. بحث آموزش صنعت مد و لباس بحث خیلی مهمی است که در ایران کمتر به آن توجه میشود.
کمتر از دو ماه به سالروز ریزش ساختمان پلاسکو باقی مانده است. سال گذشته با ریزش این ساختمان، کسبه فراوانی که کارشان عرضه پوشاک بود، متحمل زیان شدند و محصولاتشان را از دست دادند. قرار است چه اتفاقی بیفتد که این کسبه سر و سامان پیدا کند؟
ساختمان پلاسکو یک مرکز توزیع سنتی بود که در آن بیشتر لباسهای مردانه به فروش میرسید. زمانی که ساختمان پلاسکو دچار حادثه آتشسوزی شد و مدتی بعد ریزش کرد، ما در اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران جلسهای برگزار کردیم تا بتوانیم به متضررین این حادثه کمک کنیم چون میدانستیم که شرایط سختی داشتند. تا جایی که خبر داشتم قرار بود یک محلی را در خیابان ولیعصر به کسبه آن ساختمان اختصاص بدهند تا بتوانند به کارشان ادامه بدهند که نمیدانم این اتفاق عملی شد یا خیر. چند وقت پیش هم با خبر بودم که اتحادیه پوشاک تهران به مردم زلزلهزده کرمانشاه هم خیلی کمک کردند و این اتفاق خیلی خوبی است. امیدواریم مشکل کسبههای ساختمان پلاسکو حل شود و این دوستان سر کار خودشان برگردند. البته در این مجال ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک و اعضا و همراهان این تشکل در زمینه کمک رسانی به آسیب دیدگان زلزله کرمانشاه نقش خود را ایفا کردند.
برنامههای آتی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران چیست؟
اخیراً بیشتر برنامههای ما در ارتباط با مبارزه با قاچاق کالا بوده است ولی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران برنامههای دیگری نیز دارد. اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران سابقه زیادی در زمینه برگزاری نمایشگاه دارد و تا کنون 5 یا 6 دوره نمایشگاه "ایران مد" را برگزار کرده است. طی چند وقت اخیر جلساتی در زمینه برگزاری نمایشگاه انجام شده و در آینده نتایج این جلسات را خواهید دید. تا چند وقت دیگر هم مجمع عمومی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران تشکیل میشود. در آخرین انتخاباتی که برگزار شد، چیدمان جدیدی در اتحادیه صورت گرفت و من افتخار داشتم به این مجموعه کمک کنم. اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران یکی از تشکلهای قدیمی است که بالای سه دهه سابقه دارد. این اتحادیه مجوز فعالیتهایش را از اتاق بازرگانی گرفته و دارد با استفاده از امکانات و راهنماییهای اتاق بازرگانی فعالیتش را ادامه میدهد. یکی از بحثهایی که چندی پیش در اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران مطرح بود، بحث جلوگیری از برنامهای بود که در مرکز تجارت ترکیه اتفاق افتاد و باعث شد ما به ترکیه سفر کنیم. در خیابان الهیه تهران یک ساختمانی وجود دارد که مرکز تجارت ترکیه است. در واقع ترکیهایها یک پایگاهی را در آنجا برای خودشان درست کردهاند که با استفاده از آن میخواهند تجارت در ایران را رونق بدهند. میخواستند یک نوع فروش را در ایران راهاندازی کنند که ما با پیگیریهایمان باعث شدیم این برنامه برگزار نشود. آنها از طریق سفارت ترکیه اقدام کردند و ما ناچار شدیم به ترکیه سفر کنیم تا دلیلمان برای این کار را توضیح بدهیم. ما معتقدیم که برندهای خارجی باید در ایران فعالیت کنند ولی هر نوع فعالیتی که انجام میدهند باید قانونی باشد. ما به آنها گفتیم که فقط میتوانند 20 درصد تولید داشته باشند. یکی دیگر از دغدغههای اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران، بحث آموزش است که در این زمینه داریم با مؤسسات مختلف همکاری میکنیم.
در بخش آموزشی تمرکزتان بیشتر روی آموزش چه مواردی است؟
ما روی بحثهای مختلفی اعم از طراحی، آموزش و مارکتینگ و فروشندگی تمرکز کردهایم. متأسفانه کسانی که در بخش عرضه و تکفروشی فعالیت میکنند هیچ آموزشی ندیدهاند. موضوع ارتباط برندها با رسانهها هم مغفول مانده و همکاران ما فکر میکنند که رسانه فقط جنبه آگهی و بازرگانی دارد، در حالیکه رسالت اصلی رسانه، فرهنگسازی است. متأسفانه همکاران ما به این جنبه رسانه توجهی ندارند و بیشتر از جنبه تبلیغاتی رسانه استفاده میکنند. البته تبلیغات هم از اهمیت ویژهای برخوردار است ولی هر چیزی جای خودش را دارد. من به تبلیغات غیر مستقیم اعتقاد زیادی دارم و معتقدم که در وهله اول باید از جنبه فرهنگسازی رسانه استفاده کرد. در مورد حمایت از تولید ملی هم باور دارم که کار کردن در بحث محتوایی تولید ملی مهمتر از شعار دادن است. در واقع ابتدا باید محصولات با کیفیت تولید شود و آموزش پرنسل، زنجیره تولید و سیستم نرمافزاری تولید به درستی اتفاق بیفتد تا بعد تبلیغات انجام داد و از مردم درخواست کرد کالای خوب ایرانی بخرند. ما تا در این زمینهها پیشرفت نکنیم، حرفمان تبدیل به شعار میشود. البته اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داده ولی همچنان تفاوتهای زیادی بین برندهای ایرانی و خارجی وجود دارد. به ویژه که مردم خودشان به سفرهای خارجی میروند و رفتار برندهای خارجی با خودشان را میبینند و متوجه این تفاوت میشوند.
از مرکز خرید "بام لند" دیدن کردهاید؟ نظرتان در مورد این مرکز خرید با وجود حجم بالای فروشگاههای برند خارجی چیست؟
"بام لند" یک مجموعه خوب و با کیفیت است که مصالح، ساختار، معماری و لوکیشن خوبی دارد. یکی از رقابتهای نابرابری که بین برندهای ایرانی و برندهای خارجی در ایران اتفاق میافتد، بحث تخصیص واحدهای تجاری به برندهای ایرانی است. معمولاً ترجیح مراکز تجاری این است که مغازههایشان را به برندهای خارجی اختصاص بدهند چون در این صورت احتمالاً مشتریهای بیشتری در آن مراکز حضور پیدا میکنند. یک زمانی فروشگاهها از برندهای ایرانی خرید میکردند و پوشاک را به اسم یک محصول خارجی میفروختند چون خریدار به جنس ترک بیشتر از جنس ایرانی اعتماد دارد. "بادی اسپینر" هم همچین وضعیتی دارد. گرچه "بادی اسپینر" تا حدودی توانسته بگویم یک برند خوب ایرانی است. به هر حال مشکل این است که مصرفکننده به برند ایرانی اعتماد کافی ندارد چون با محصول خوب ایرانی مواجه نشده و خدمات و احترام قابل توجهی از برندهای ایرانی نگرفته است. در ایران به جز برند هاکوپیان و یک سری برندهای معدود دیگر، بقیه برندهای در خدمترسانی به مصرفکننده ضعیف عمل میکنند و طبیعی است که از میزان اعتماد مصرفکننده کاسته شود.
و سخنان پایانی؟
به همکاران خودم توصیه میکنم که استفاده از رسانه را جدی بگیرند و در کنار جنبه تبلیغاتی، از جنبه آموزشی و فرهنگسازی رسانه هم استفاده کنند. باید کانالی ایجاد شود که ارتباط بین فعالان حوزه مد و لباس با رسانه به شکل بهتری صورت بگیرد که این کار را روابط عمومی میتواند به خوبی انجام بدهد. همچنین معتقدم که همکاران ما باید به بحث آموزش صنعت مد و پوشاک هم توجه کنند چون اگر هر نوع پیشرفتی در زمینه ماشینری و تولید پوشاک صورت بگیرد ولی محصول به فروش نرسد هیچ فایدهای ندارد. حوزه مد و لباس نیازمند آموزش در زمینههای مختلفی اعم از طراحی، تولید، عرضه و مارکتینگ است و باید به همه جوانب صنعت پوشاک توجه شود. در پایان میخواهم به جشنواره مد و لباس کودک و نوجوان اشاره کنم که دوره نخست آن به زودی به همت آقای حمید قبادی برگزار میشود و من هم در خدمت دوستان خواهم بود. در ایران به موضوع لباس بچگانه توجه نمیشود و تعداد تولیدکنندگان این حوزه کم است. جامعه هم نمیداند که بحث مد در حوزه لباس بچگانه وجود دارد که امیدوارم جشنواره مد و لباس کودک و نوجوان یک فتح باب در این زمینه باشد و به سرانجام خوبی برسد.